واکاوی سبک زندگی علمی حضرت زینب (س) با رویکردی به قرآن و حدیث

کانون زینبیون(خواهران)

مقدمه جایگاه اهل بیت (ع) در قرآن با آیاتی که در شأن این خانواده نازل شده، به خوبی نمایان است. از جمله این آیات می‌توان آیه تطهیر، آیه مباهله، آیه مودت، سوره هل أتی، آیه تبلیغ و آیه (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللهُ...) را نام برد که همه به نوعی تجلی‌گر تقدیر خداوند از آن‌هاست و در تجلیل از مقامات علمی ایشان سخنانی آمده که جایگاه والای علمی ایشان را اثبات می‌کند. از این خاندان مقدس، شخصیتی ممتاز و فرهیخته ظهور می‌کند که درباره حیات درخشان این بانو تاکنون ده‌ها کتاب و مقاله نگارش یافته است و تاریخ‌نگاران شیعه و سنی از دیدگاه خویش به زندگی و قهرمانی این بانوی بزرگ نگریسته و آن را مورد تحلیل و تجلیل قرار داده‌اند. اما در بررسی زندگی ایشان اغلب به نقش‌آفرینی بی‌بدیل او در کربلا پرداخته شده است و در توجه به سایر ابعاد شخصیتی او مانند «زندگی علمی این بانوی فرهیخته» به اشاراتی گذرا بسنده شده است و سبک زندگی علمی ایشان زاویه‌ای بود که نیاز به واکاوی و تحلیل دقیق‌تری داشت. زینب کبری (س)؛ عقیله بنی‌هاشم، سومین فرزند حضرت امیرالمؤمنین، علی بن ابی‌طالب (ع) و حضرت فاطمه زهرا (ع) است که در روز پنجم جمادی‌الاول سال پنجم یا ششم هجری، در مدینه طیبه دیده به جهان گشود و پیامبر خدا (ص) نام «زینب» را برای وی برگزید که این نام به وسیله جبرئیل از طرف خداوند به او عرضه شد (ر.ک: صفری، بی‌تا، ج ۲: ۱ و غروی، ۱۳۷۵: ۱۹۳). اگرچه آن حضرت مدت بسیار کمی سعادت همنشینی با جد بزرگوار و مادر ارجمندش را داشت اما شکل‌گیری شخصیت او از همان زمان آغاز شد و از انوار تابناک آن دو معصوم، درس‌هایی کسب کرد و در موقعیت‌های مختلف خصوصاً در مکتب کربلا آن‌ها را پیاده ساخت. او وارث خاندانی بود که یزید، سرسخت‌ترین و پست‌ترین دشمن اهل بیت (ع)، درباره آن‌ها می‌گفت: «إِنَّ هؤلاءِ وَرَثوا العِلمَ وَ الفَصَاحَهَ زُقُّوا العِلمَ زُقّاً» (مقرم، بی‌تا: ۳۷۱ و حاج حسن، بی‌تا: ۱۴۱). در برخی از روایات، «زُقُّوا العِلمَ زُقّاً» (امین، بی‌تا: ۱۷۹ و قرشی، بی‌تا: ۱۳۲). اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش را (از پیامبر (ص)) به ارث برده‌اند و آن را همراه شیرخوارگی از پستان مادر می‌مکند. از میان بانوان فرهیخته اهل بیت (ع)، حضرت زینب (س) را انتخاب کردیم و به بررسی سیره علمی ایشان پرداختیم، چراکه ایشان همچون مادر بزرگوار خود، حضرت زهرا (س)، بانوی فرهیخته‌ای بود که جامعه عرصه را بر او و خاندانش بسی تنگ نمود و متقابلاً ایشان همچون مادر خود با علم و درایت خود، به نقش‌آفرینی و ایفای نقشی ماندگار در عالم هستی پرداختند. حضرت زینب (س) هفت معصوم را درک کرده بود و کلام و کردار آن‌ها در او متجلی شده بود. کلام یک معصوم دارای ویژگی‌هایی است که با کلام یک فرد معمولی (ولو آن فرد نسبت به افراد دیگر، فردی متعالی محسوب شود،) بسیار متفاوت است. برخی ویژگی‌های کلامی آن‌ها را می‌توان شکر نعمت در ابتدای کلام، شهادت به توحید الهی، تذکر برخی از تکالیف، از جمله امر به معروف و نهی از منکر، حلال و حرام و...، تبعیت از امام بر حق، موقعیت‌شناسی: راحت، بیان فلسفه برخی احکام، افشاگری ظالمان، مناعت و مظلومیت برشمرد که برخی علل این ویژگی‌ها را می‌توان عصمت الهی، علم لدنی، وراثت، تعالی روح و فکر، پشتیبانی الهی و... دانست. این مقاله بر آن است تا با تکیه به قراینی در زندگی ایشان، مقام و جایگاه علمی حضرت را واکاوی کند که توصیف حضرت به «عالمه غیر معلمه و فهمه غیر مفهمه» از جانب امام معصوم، حضرت زین‌العابدین (ع)، بر چه اساسی بود؟ چرا امام حسین (ع) اسرار امامت و نیابت ولایت معصوم را به ایشان واگذار فرمود؟ آیا حضرت زینب (س) از علم لدنی که خاص انبیاء و امامان معصوم است، بهره‌مند بود؟ جایگاه علمی و آموزشی ایشان در جامعه چگونه بود؟ و نیز چرا دشمن در توصیف زینب و خاندانش، به علم آن‌ها تکیه می‌کند؟ جایگاه علمی حضرت زینب (س) برای حضرت زینب (س) القاب علمی گوناگونی ذکر نموده‌اند که عبارتند از: «عالمه غیر معلمه: دانای نیاموخته»، «فهمهٌ غیر مفهِمهٍ: فهمیده بی‌آموزگار»، «نائبه الزهراء: جانشین حضرت زهرا (س)»، «عقیله النِّساء: خردمند بانوان»، «سیّده العَقائِل: بانوی بانوان خردمند»، «سُلاله الوِلایه: فشرده، خلاصه و چکیده ولایت»، «وَلیدَه الفَصاحَه: زاده شیواسخن»، «عَقیلَهُ خِدر الرِّسالَه: خردمند پرده‌نشینان رسالت»، «بلیغه: سخنور رسا»، «فصیحه: سخنور»، «صدیقه الصّغری: راستگوی کوچک (در مقابل صدیقه کبری (س)»، «الموثّقه: بانوی مورد اطمینان»، «عقیله الطّالبین: بانوی خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)»، «الفاضله: بانوی بافضیلت»، «الکامله: بانوی تامّ و کامل»، «عقیله الوحی: بانوی خردمند وحی»، «عقیله النّبوّه: بانوی خردمند پیامبری»، «رَبیعَه الفضل: پیش‌زاده فضیلت و برتری»، «عقیله القریش: بانوی خردمند قریش»، «سلیله الزهراء: چکیده و خلاصه حضرت زهرا (س)»، «آیهٌ مِن آیات الله: نشانی از نشانه‌های خداوند» (ر.ک: رسولی، بی‌تا: ۱۳؛ بحرانی اصفهانی، ۱۴۰۹ ق، ج ۱۱: ۹۴۸ و اصفهانی، بی‌تا: ۱۳۷). این جستار بر آن است تا با تکیه بر پنج ویژگی علمی ایشان (عالمه، معلمه، عقیله، محدثه، مفسره) که در میان این القاب جامع‌تر است و نمود آن‌ها در زندگی ایشان بیشتر، به بررسی مقام و جایگاه علمی آن حضرت بپردازد. الف) عالمه علم و دانش شریف‌ترین حالات ارج‌آفرین انسان به شمار می‌آید، چراکه اگر جز علم ملاک دیگری معیار برتری انسان بود، خداوند بلافاصله پس از گفتار درباره آفرینش عالم و آدم از این حالات و ملاک‌ها سخن به میان می‌آورد، آنجا که در مقام علم می‌فرماید: (عَلَّمَ الإِنسانَ مَا لَم یَعلَم: و به انسان آنچه را نمی‌دانست یاد داد) (العلق/۵) و در مقام علما نیز می‌فرماید: (...یَرفَعِ اللهُ اَلَّذینَ آمَنُوا مِنکُم وَالَّذینَ أوتُوا العِلمَ دَرَجَاتٍ...: خداوند کسانی را ایمان آورده‌اند و کسانی را علم به آنان داده شده، درجات عظیمی می‌بخشد...) (المجادله/۱۱). از نظر علامه، مؤمنین در این آیه به دو دسته عالم و غیرعالم تقسیم می‌شوند و در مقابل هر یک درجه‌ای که به مؤمنان داده می‌شود، درجاتی به مؤمنان صاحب‌علم عنایت می‌کند (ر.ک: موسوی همدانی، ۱۳۷۴، ج ۱۹: ۳۷۹). در تفاسیر روایی غالباً مصداق علما را اهل بیت پیامبر (ص) دانسته‌اند که از جانب خدای متعال به آنان علومی افاضه شده است و اینک در دو عنوان، به بررسی علومی می‌پردازیم که خداوند به عالمه آل علی (ع) عنایت فرموده است: ۱)علم لدنی علمی که در ذات شخص آفریده شده است و او از کسی فرا نگرفته (رهبری، ۱۳۹۰: ۲۴۴)، علم حقیقت و علم عارفان و صدیقان است (ر.ک: میبدی، ۱۳۷۱، ج ۳: ۳۴۱). لذا علم لدنی برتر از علم اکتسابی است، چون از طرف خداوند به صورت مستقیم به برخی انسان‌ها داده می‌شود که شرایط آن را طبق آیه (...وَاتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللهُ...) (البقره/۲۸۲) تقوا، تزکیه و تهذیب نفس است تا افاضات الهی حاصل شود. همچنین است آیه (...وَ عَلَّمنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلماً: و از نزد خود به او (خضر) علم آموختیم) (الکهف/۶۵) که حاکی از افاضه بی‌واسطه این‌گونه علوم است. لذا علم خاتم‌الأنبیاء و خاندانش، از جمله زینب کبری (س) از جنس همان علمی است که به حضرت خضر (ع) افاضه شد و کلام معصوم، حضرت امام سجاد (ع) سند و موید این امر است: «عمّتی انتَ بِحمدالله عالمهٌ غیر معلَّمه و فهمهٌ غیر مفهَّمه: عمه جان! تو عالمه‌ای هستی بدون اینکه معلم داشته باشی و فهمیده‌ای هستی بی آنکه کسی مطالب را به تو فهمانده باشد» (حسّون، ۱۳۷۹: ۴۳۷؛ رسولی، بی‌تا: ۱۵ و مجلسی، ۱۴۰۳ ق: ۶۴). امام حسین (ع)، هم خواهر خود را چنین خطاب فرموده است: «خواهرم! حقا که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستی» (محمدی اشتهاردی، ۱۳۷۹: ۷۴). لذا به استناد این سخنان و اوصاف علمی حضرت، می‌توان ایشان را بارزترین مصداق برای آیات و احادیثی دانست که در شأن علما بیان شده‌اند. پیامبر (ص) فرمودند: «عالمان وارثان پیغمبرانند» (عاملی، ۱۴۰۹ ق، ج ۲۷: ۷۹؛ نوری، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۷: ۲۹۹ و قمی، ۱۴۱۴ ق، ج ۶: ۳۴۴). زینب (س) وارث علم و حکمت نبوی و فصاحت علوی بود (همان‌گونه که قبلاً در ویژگی‌های کلامی اهل بیت (ع) ذکر شد)، آنان فلسفه احکام را می‌دانستند و کلام آنان سرشار از حکمت بود که بعضاً آن‌ها را برای افراد تبیین می‌کردند. گاهی از علم به حکمت تعبیر می‌شود؛ مانند آیه (...وَ مَن یُؤتَ الحِکمَهَ فَقَد أوتِیَ خَیراً کَثِیراً...: و به هرکس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است...) (البقره/۲۶۹). خداوند از علم به حکمت تعبیر فرموده است (طبرسی، ۱۳۷۷، ج ۱: ۱۴۷ و طوسی، بی‌تا، ج ۲: ۳۴۹) و حکمت را سرشار از عظمت و خیر و برکت معرفی نموده است زیرا که عالم و دانشمند، استوارتر از جاهل می‌اندیشد و گفتار و رفتار او با متانت و استحکام توأم است. در حدیث دیگری از نخستین عالم و معلم، پیامبر اکرم (ص)، در تکریم مقام علما آمده است: «نزدیک‌ترین مردم به مقام و مرتبت نبوت، دانشمندان و مجاهدان راه حق هستند» (حسینی علوی، بی‌تا: ۴۶؛ حکیم، بی‌تا: ۷؛ آملی، ۱۳۸۱: ۱۲ و العاملی، ۱۴۰۹ ق: ۸۵). حال آنکه زینب کبری (س) هم سلاله نبوت بود و هم در سخن معصوم به اهل علم بودن (عالمه غیر معلمه) و فرهیختگی ستوده شده است. به علاوه، ایشان در زمره مجاهدان مذکور در حدیث شریف نبوی هم قرار می‌گیرند زیرا با جان و مال و فرزندانش در راه خدا به دفاع از ولایت پرداخت. در تأیید قرآنی، جایگاه والای ایشان در امر جهاد آیه زیر مورد استناد است: الَّذینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِأموَالِهِم وَ أَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللهِ...: آن‌ها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان‌هایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقام ایشان نزد خدا برتر است... (التوبه/۲۰). جهاد، به کار بستن نهایت درجه قدرت و طاقت است (ر.ک: موسوی همدانی، ۱۳۷۴، ج ۱۶: ۱۵۲). معمولاً اولین معنایی که از جهاد در ذهن متبادر می‌شود، مبارزه در میادین جنگ است، اما این یکی از جنبه‌های جهاد است و گاهی جهاد به گونه‌ای است که نیازی به کشیدن شمشیر و جنگیدن نیست. با توجه به اینکه حضور زنان مسلمان هنگام جنگ و در صحنه‌های جهادی شکلی متفاوت و درخور شأن یک زن دارد، اسوه‌های جهادی زنان در صدر اسلام، همچون حضرت زهرا (س) در دفاع از ولایت و پاسداری از سنت‌های راستین نبوی در مقابل بدعت‌ها و انحراف‌ها از طریق احتجاج و خطبه‌های کوبنده و نهایتاً اظهار نارضایتی و بیزاری (از برخی افراد) در راستای تحقق اهداف راستین دین خود مبارزه نمودند. زینب کبری (س) هم به تبع از مادر خود به ادامه مبارزه و جهاد در این راه پرداختند. علامه اسد حیدر، ویژگی جهادی زینب کبری (س) را این‌گونه بیان می‌کند: «زینب دختر علی (ع) با ثبات قلب در میدان جهاد ظهور می‌کند... او نقش جهادی خود را قهرمانانه ایفا نمود... او برای رضای خدا و جهاد در راه او، مصایب و سختی‌ها را تحمل کرد» (بحرانی اصفهانی، ۱۴۰۹ ق، ج ۱۱: ۹۵۱). همچنین آیت‌الله سید ابوالقاسم خوئی (ره) جهاد حضرت را این‌گونه وصف می‌کند: «به درستی که او شریک برادرش، حسین (ع)، در دفاع از اسلام و جهاد در راه خداست...». (خویی، ۱۴۱۳ ق، ج ۲۴: ۲۱۹). تجسم جهاد در سیرهای زینبی، به استناد تاریخ و روایات ترک مال و رفاه در زندگی، تقدیم فرزندان، ولایت‌مداری و... است که او را هم‌سنگر حسین (ع) و شریک او در راه عقیده و جهاد او کرده بود. لذا شکل مبارزات جهادی زنان اهل بیت (ع) به‌گونه‌ای بود که با عفت و شخصیت آنان هیچ گونه منافاتی نداشته است.

منبع : پایگاه تخضضی امام حسین علیه السلام

close